بنيتابنيتا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

بنيتا

خواب معصومانه

اين روزها بيشتر از هميشه براى بيدار موندن تلاش ميكنى  ،از ٦صبح بيدار ميشى ،نه خودت ميخوابى نه ميذارى كسى بخوابه . ديروز هر كارى كردم كه بخوابى ولى فايده اى نداشت تا در نهايت خودت از شدت خستگى وقتى توى اشپزخونه مشغول نقاشى بود بيهوش شدى  ، الهى فدات بشم كه اينقدر معصومانه خوابيدى ، ...
15 آبان 1393

كارگاه

اولين جلسه كارگاه مادر وكودك ، يكشنبه ٤ ابان برگزار شد ، خيلى خيلى عالى بود ، ده دقيقه اول همش بهم چسبيده بودى ولى بعدش عالى بودى ، خودت با همه مخصوصا خاله نگين و خاله مونا (مربى هاى مهربونت)ارتباط برقرار مى كردى و تو كلاس ميچرخيدى و لذت ميبردى  اصلا حاضر نبودى بياى و بزور و گريه اوردمت خونه  اين قسمت خوب ماجرا و اما قسمت بدش از اونجا كه اومدى دچار ويروس شديدى شدى و همش بالا مياوردى تا جاييكه حتى اب هم نميتونستى بخورى ،برديمت دكتر ،تقريبا دو ساعت تحت نظر بودى و يه كمى حالت بهتر شد ، ولى الان كه سه ،چهار روز ميگذره هنوز كاملا خوب نشدى وخيلى ضعيف شدى چون ميل به غذا ندارى ويا وقتى غذا ميخورى بالا ميارى&nbs...
10 آبان 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بنيتا می باشد